کد مطلب:5820 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:139

ملائکه دعاگو
پس ملكی را دیدم كه حق تعالی او را بر خلقت عظیمی خلق كرده بود. نصف بدن آن ملك از آتش و نصف بدن او از برف و یخ بود و عجیب تر آن بود كه نه آتش، برف را می گداخت و نه برف آتش را خاموش می كرد، و او به صدایی بلند ندا می كرد:

سبحان الذی كف حر هذه النار فلاتذیب الثلج و كف برد هذا الثلج فلایطفی ء حرّ هذه النار.

اللهم یا مؤلف بین الثلج والنار الّف بین قلوب عبادك المؤمنین؛ تسبیح می كنم خداوندی را كه حرارت این آتش را نگاه داشته است كه برف را نگدازد و آب نكند و سردی این برف را نگاه داشته است كه آتش را خاموش نكند.

پروردگارا! ای كسی كه این چنین بین آب و آتش سازش داده ای، بین قلب های بندگانت هم سازش و محبّت قرار بده.

گفتم: ای جبرئیل! این كیست؟

گفت: این نیك خواه ترین ملائكه خداست برای اهل زمین از بندگان مؤمن خدا و از روزی كه خدا او را آفریده، تا حال در حق مؤمنان دعا می كند.

و دو ملك دیگر دیدم كه در آسمان ندا می كردند.

یكی می گفت: «اَللَّهُمَّ اَعْطِ كُلَّ مُنْفِقٍ خَلَفاً»؛ خداوندا! هر كه در راه تو انفاق می كند، او را عوض بده.

و دیگری می گفت: «اَللَّهُمَّ اَعْطِ كُلَّ مُمْسِكٍ تَلَفاً»؛ خداوندا هر كه امساك كند و در راه خدا ندهد، مال او را تلف كن [1] .


[1] بحارالانوار، ج18، ص323.